روانپریشی اولیه با آسیب ریزساختاری در وسط جسم پینهای مرتبط است
یک بررسی با «امآرآی انتشاری چندمکانی» از افرادی که در مراحل اولیه روانپریشی هستند، شواهدی از مختل شدن ریزساختار ماده سفید متمرکز در بدنه جسم پینهای – دسته اصلی رشتههای عصبی که دو نیمکره مغز را به هم متصل میکند - یافته است، در حالی که قسمت جلویی (ژنو) و پشتی (اسپلنیوم) این ساختار هیچ تفاوت گروهی مشخصی را نشان ندادند.
به گزارش علم خوان، این تحقیق به وسیله پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی تهران با همکاری پژوهشگران مرکز نوروساینس دانشگاه پاوای ایتالیا و دانشکده پزشک کک دانشگاه کالیفرنیای جنوبی با استفاده از معیارهای انتشار پیشرفته و دادههای پروژه Human Connectome در روانپریشی اولیه (HCP-EP) در ژورنال Schizophrenia Research منتشر شده است.
پژوهشگران اسکنهای امآرآی انتشار را از 106 بیمار مبتلا به روانپریشی اولیه- سه سال اول پس از شروع علائم روانپریشی- (84 غیر عاطفی، 22 عاطفی) و 51 فرد سالم به عنوان گروه کنترل تجزیه و تحلیل کردند. آنها «تصویربرداری تنسور پخش» (DTI) مرسوم را با معیارهای انتشار اصلاح شده با آب آزاد و NODDI (تصویربرداری پراکندگی و چگالی جهت نوریت) ترکیب کردند و تراکتوگرافی اختصاصی مسیر از اسپلنیوم، بدنه و زانوی جسم پینهای انجام دادند.
آنچه آنها یافتند
پس از تنظیم سن، جنس، اسکنر و چپ دستی، نویسندگان یک اثر چند متغیره قابل توجه را در «بدنه» جسم پینهای گزارش میدهند: بیماران مبتلا به روانپریشی اولیه «ناهمسانگردی کسری» (FA) و «کسر حجمی درون سلولی» (ICVF) کمتری - نشانگرهایی که با کاهش تراکم یا سازماندهی آکسون/نوریت سازگار هستند - همراه با «میانگین و انتشار شعاعی» (MD، RD) بالاتر و افزایش انتشار خارج سلولی/ایزوتروپیک (ISOVF) نشان دادند. این الگو به ترکیبی از کاهش یکپارچگی ریزساختاری و محتوای آب خارج سلولی بیشتر در فیبرهای پینهای که از خط میانی عبور میکنند، اشاره دارد.
در مقابل، اندازهگیریهای انتشار در ژنو و اسپلنیوم جسم پینهای تفاوتهای گروهی قابل توجهی را بین بیماران مبتلا به روانپریشی اولیه و افراد سالم نشان نداد. این مطالعه همچنین «هیچ تفاوت آماری معنیداری بین زیرگروههای روانپریشی اولیه عاطفی و غیرعاطفی» در هیچ بخشی از زیرناحیه کالوزال نشان نداد - نتیجهای که آن را به عنوان یک «یافته اکتشافی» (exploratory) در نظر میگیرند، زیرا گروه روانپریشی اولیه عاطفی نسبتاً کوچک بودند.
ارتباط با علائم
هنگامی که این پژوهشگران ارتباط با شدت بالینی (نمره کل PANSS) را بررسی کردند، یک «ارتباط حاشیهای» (marginal association) مشاهده کردند: یکپارچگی ریزساختاری پایینتر در ژنوی جسم پینهای با «بار علائم بالاتر» مرتبط بود که نشان میدهد اختلال ظریف ارتباط بیننیمکرهای قدامی ممکن است با شدت بالینی مرتبط باشد، حتی زمانی که تفاوتهای گروهی قوی نیستند. البته این پژوهشگران هشدار میدهند که این نتیجه یک یافته اکتشافی است.
روشها و نقاط قوت
این بررسی از دادههای «انتشار چند پوستهای با کیفیت بالا» (b = 1500 و s/mm² (3000 و یک خط لوله پیشپردازش دقیق با تصحیح آب آزاد و تراکتوگرافی مبتنی بر اطلس استفاده کرد و قابلیت تفسیر زیستشناختی معیارهای انتشار را بهبود بخشید. همچنین در این بررسی از تحلیل مؤلفههای اصلی برای کاهش ابعاد معیارهای انتشار همبسته و برجسته کردن الگوهای ریزساختاری پنهان استفاده شد.
محدودیتها و مراحل بعدی
پژوهشگران به محدودیتهای کار خودشان هم اشاره میکنند:
گروه سنی اولیه روانپریشی تا پنج سال پس از شروع بیماری را در بر میگرفت و ناهمگن بود؛ بیماران به طور متوسط جوانتر از گروه کنترل بودند؛ اکثر بیماران تحت درمان دارویی بودند؛ و مطالعه مقطعی بود که استنتاج علی در مورد پیشرفت بیماری را محدود میکرد.
آنها خواستار مطالعات بزرگتر، همسن و طولی - در حالت ایدهآل شامل شرکتکنندگانی که قبلاً دارو مصرف نکرده بودند - هستند تا تأیید شود که آیا تغییرات خط میانی جسم پینهای یک نشانگر زیستی اولیه است یا نه و مسیر آنها را ترسیم کنند.
اهمیت یافتهها
تغییرات در بدنه جسم پینهای میتواند ارتباط حسی-حرکتی و ارتباط بین نیمکرهای را مختل کند و ممکن است نشاندهنده آسیبشناسی اولیه ماده سفید در روانپریشی باشد. این مطالعه به شواهد رو به رشدی میافزاید که ریزساختار ماده سفید - که به صورت غیرتهاجمی با امآرآی انتشار پیشرفته قابل اندازهگیری است - میتواند در توسعه نشانگرهای زیستی و مداخلات هدفمند (به عنوان مثال، تعدیل عصبی با هدف مناطق قشری متصل) نقش داشته باشد، اگرچه ترجمه بالینی آن نیاز به تأیید بیشتر دارد.
منبع خبر:
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0920996425002920?__cf_chl_tk=xFRg6066xxuIG4_0DykeeOck0OajyGDSIDt0miGjyl4-1759160466-1.0.1.1-.v6caJfe096HLxVO9kGoMQV8fZYT4r6.GaCnx_jdP.M
ارسال نظر