«لارونیداز» بیوسیمیلار در اختلال ژنتیکی نادر با داروی اصلی قابل مقایسه است
یک کارآزمایی بالینی مرحله سوم پیشگام در ایران نشان داده است که یک فرم بیوسیمیلار لارونیداز که بوسیله شرکت سیناژن تولید شده است، عملکردی مشابه با درمان استاندارد (آلدورازیم) در درمان موکوپلیساکاریدوز نوع یک (MPS I) یک بیماری نادر و ارثی ذخیره لیزوزومی - دارد.
به گزارش خبرنگار علم خوان، یافتههای این بررسی بوسیله پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی تهران که در ژورنال Scientific Reportsمنتشر شده است، نشان میدهد که لارونیداز بیوسیمیلار میتواند جایگزین در دسترستر و مقرون به صرفهتری برای بیماران باشد.
شیوه انجام بررسی
طراحی: کارآزمایی متقاطع با برچسب باز در 12 بیمار کودک (میانگین سنی حدود 10 سال).
پروتکل درمانی: هر بیمار 12 هفته لارونیداز استاندارد (آلدورازیم) و به دنبال آن 12 هفته بیوسیمیلار تولید شده توسط سیناژن (ایران) را با همان دوز (0.58 میلیگرم بر کیلوگرم) دریافت کرد.
پیامد اولیه: سطح گلیکوزآمینوگلیکانهای ادراری (uGAG) - یک نشانگر بیوشیمیایی از بار بیماری.
پیامدهای ثانویه: عملکرد فیزیکی (تست پیادهروی ۶ دقیقهای)، ظرفیت ریه (FVC پیشبینیشده)، فعالیت آنزیم در خون و عوارض جانبی/ایمنی.
یافتههای کلیدی
- سطح uGAG پس از تغییر به داروی بیوسیمیلار، میانگین uGAG به طور متوسط از حدود ۲۲۰ به ۲۷۰ واحد CPC/g کراتینین افزایش یافت. اگرچه این افزایش وجود داشت، نویسندگان تفسیر کردند که بیوسیمیلار تا حد زیادی کنترل بیوشیمیایی را حفظ کرده است و نوسانات به عنوان منعکسکننده وخامت بالینی در نظر گرفته نشدهاند.
- معیارهای عملکردی: مسافت پیادهروی ۶ دقیقهای بیماران حدود ۳۰ متر افزایش یافت و FVC پیشبینیشده (معیار عملکرد ریه) در طول درمان بیوسیمیلار حدود ۱۳ درصد بهبود یافت.
- فعالیت آنزیم: پس از تزریق، سطح فعالیت لارونیداز در خون برای هر دو داروی مرجع و بیوسیمیلار به طور مشابه به اوج خود رسید.
- ایمنی: در طول مطالعه ۲۴ هفتهای، در مجموع ۳۰ عارضه جانبی (AE) مشاهده شد. در طول درمان با آلدورازیم، ۷ نفر از ۱۲ بیمار عوارض جانبی را گزارش کردند؛ در طول فاز بیوسیمیلار، ۶ نفر عوارض جانبی را گزارش کردند. اکثر عوارض خفیف (درجه ۱-۲) بودند. نازوفارنژیت (یعنی سرماخوردگی معمولی) شایعترین عارضه بود.
- عوارض جدی: دو عارضه جدی رخ داد: یک مورد آسپیراسیون جسم خارجی (غیرمرتبط با درمان) و یک مورد مرگ یک بیمار دچار عوارض شدید از قبل موجود MPS I (که آن هم غیرمرتبط با داروی مورد بررسی تشخیص داده شد).
تفسیر یافتهها
اثربخشی قابل مقایسه: به نظر میرسد لارونیداز بیوسیمیلار اثرات درمانی کلیدی (کنترل بیوشیمیایی، ظرفیت عملکردی) را مشابه لارونیداز مرجع حفظ میکند.
مشخصات ایمنی خوب: الگو و شدت عوارض جانبی مشابه بود، که نشان میدهد تغییر به بیوسیمیلار خطر کوتاهمدت اضافی را به همراه ندارد.
دسترسی بهبود یافته: از آنجا که داروهای بیوسیمیلارها اغلب مقرون به صرفهتر هستند، نسخه سیناژن میتواند دسترسی به این درمان جایگزین آنزیم نجاتبخش را برای بیماران در ایران و احتمالاً سایر مناطق - به ویژه در مناطقی که هزینه یا تأمین آلدورازیم یک مانع است - گسترش دهد.
مطالعه کوچک، بیماری نادر: با تنها ۱۲ بیمار، قدرت آماری محدود است. نویسندگان خاطرنشان میکنند که آزمایش رسمی عدم حقارت قابل انجام نبود، اما دادههای توصیفی امیدوارکننده هستند.
نیاز به تحقیقات بیشتر: مطالعات بزرگتر و طولانیتر - در حالت ایدهآل شامل بیماران بدون درمان - برای تأیید معادل بودن طولانی مدت، ایمنیزایی و نتایج عملکردی مورد نیاز است.
زمینه
MPS I ناشی از کمبود آنزیم α-L-iduronidase است که منجر به تجمع مضر گلیکوزآمینوگلیکانها در بافتها میشود.
- درمان استاندارد این بیماری یعنی داروی آلدورازیم، سالهاست که مورد استفاده قرار میگیرد و در آزمایشهای قبلی بهبودهایی را در مسافت پیادهروی، عملکرد ریه و کاهش نشانگرهای بیوشیمیایی نشان داده است.
- علیرغم مزایای آن، هزینه بالای آلدورازیم و دسترسی محدود جهانی به آن چالشهایی را ایجاد میکند. بیوسیمیلارهایی مانند نمونه تولیدشده بوسیله شرکت سیناژن ممکن است به پر کردن این شکاف کمک کنند.
خلاصه کلام
این کارآزمایی بالینی اولیه نشان میدهد که لارونیداز بیوسیمیلارهای ایرانی یک جایگزین امیدوارکننده، ایمن و بالقوه مقرون به صرفه برای آلدورازیم برای مدیریت MPS I است. با اینکه هنوز به دادههای بیشتری نیاز است، یافتهها امید به بهبود دسترسی به درمان در مناطق کمبرخوردار را افزایش میدهند.
منبع خبر: https://www.nature.com/articles/s41598-025-16351-4
ارسال نظر