گزینههای درمانی جدید برای یک بیماری عروقی نادر که در درد و پرش صورت نقش دارد
یک بررسی جدید نور تازهای بر یک علت غیرمعمول اما چالشبرانگیز درد صورت و گرفتگیهای عضلانی غیرارادی صورت تابانده است: «دولیکوکتازی ورتبروبازیلار» (VBD) (اتساع و پیچیدگی غیرطبیعی سرخرگهای مهرهایقاعدهای) که اعصاب سه قلو یا صورتی را زیر فشار قرار میدهد.
به گزارش علم خوان، پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی تهران در این بررسی که مقاله آن در ژورنال نورسرجری (JNS) منتشر شده است، دادههای جدیدی درباره عارضه ارائه میدهند و موارد بالینی دهههای گذشته آن را در مواجهه با این بیماری گیجکننده ترکیب میکنند.
نورالژی عصب سهقلو (TN) و اسپاسم همیفاسیال (HFS) اختلالات عصبی هستند که معمولاً ناشی از یک حلقه عروقی یا شریانی هستند که به ریشههای عصبی در ساقه مغز فشار میآورند. این فشردگی در بیشتر موارد به دلیل شریانهایی مانند شریان مخچهای فوقانی یا شریان مخچهای تحتانی قدامی است. اما در موارد نادر، سیستم شریانی ورتبروبازیلار بزرگ، کشیده یا پیچخورده ممکن است مستقیماً بر روی این اعصاب فشار وارد کند – عارضهای که به نام دولیکوکتازی ورتبروبازیلار (VBD) شناخته میشود.
از آنجا که دولیکوکتازی ورتبروبازیلار نادر است، نوشتههای بالینی درباره آن کمیاب هستند. بنابراین این پژوهشگران دو کار موازی را انجام دادهاند:
یک- گزارش رشته موارد بالینی بیمارستانی: گزارش در مورد 7 بیمار تحت درمان در مرکز آنها که نورالژی عصب سهقلو و/یا اسپاسم همیفاسیال مرتبط با دولیکوکتازی ورتبروبازیلار داشتند.
دو- بررسی سیستماتیک و تجزیه و تحلیل تجمیعی: شناسایی تمام موارد منتشر شده واجد شرایط دولیکوکتازی ورتبروبازیلار را به نورالژی عصب سهقلو و/یا اسپاسم همیفاسیال مرتبط کردهاند و خلاصه کردن پیامدهای درمانهای متفاوت برای آن.
این پژوهشگران در مجموع، 155 مقاله را بررسی کردهاند که شامل 801 بیمار گزارش شده قبلی است. هنگامی که این تعداد به 7 مورد تشخیصداده شده در مرکز خودشان اضافه شد، مجموعه دادههای تجمیعی شامل ۸۰۸ بیمار (میانگین سنی ~ 60.1 سال) شد.
یافتههای کلیدی: کدام درمانها بهتر عمل میکنند؟
این نتایج به مقایسه سه استراتژی اصلی برای درمان این عارضع کمک میکند:
- درمان دارویی (فقط تجویز دارو): تقریباً در همه موارد، علائم به طور کامل با دارو به تنهایی برطرف نشدند.
- پرتوجراحی (تابش متمرکز به ریشه عصب): حدود 63.7 درصد از بیماران علائمشان با این شیوه برطرف شد، اما بیماری در بخش بزرگی (47.2٪) از بیماران به طور متوسط 14.1 ماه پس از درمان عود کرد.
جراحی رفع فشار میکروواسکولار: (MVD) این تکنیک - که در آن جراحان رگ آسیبدیده را به صورت فیزیکی از عصب جدا میکنند - بهترین نتایج را به دست آورد. در موارد تجمیع شده، 87.3٪ از بیماران علائمشان به طور کامل برطرف شد، 11.7٪ بهبود یافتند (اما نه به طور کامل) و تنها 6.5٪ عود کردند (طی یک دوره پیگیری متوسط 17.4 ماه).
از نظر آماری، میزان عود پس از جراحی رفعفشار میکروواسکولار به طور قابل توجهی کمتر از پس از پرتوجراحی بود (p < 0.005).
نویسندگان همچنین دو تکنیک جراحی جراحی رفع فشار میکروواسکولار را با هم مقایسه کردند: میانگذاری یا Interposition (قرار دادن ماده بالشتکی بین شریان و عصب) و جابهجایی یا Transposition (جابجایی و دور کردن رگ از عصب).
آنها دریافتند که هر دو رویکرد تقریباً اثربخشی یکسانی دارند، با میزان رفع علائم 89.2% (میانگذاری) در مقابل 87.4% (جابجایی).
یک یافته قابل توجه دیگر این بود که استفاده از کمک آندوسکوپی در طول جراحی (در مقایسه با رویکردهای معمول فقط میکروسکوپی) با میزان عوارض بسیار کمتر (5.3% در مقابل 23.8%) مرتبط بود، اگرچه این تفاوت در تسکین کامل علائم به اهمیت آماری نرسید.
محدودیتهای بررسی
این پژوهشگران به محدودیتهای بررسیشان هم اشاره میکنند:
از آنجا تمام سریهای شاملشده گذشتهنگر بودند و تعداد کمی از موارد را شامل میشدند، تعمیمپذیری یافتهها محدود میشود. علاوه بر این، سوگیری انتخاب احتمالاً هم بر بیماران انتخابشده برای جراحی و هم بر تکنیکهای مورد استفاده جراحان تأثیر گذاشته است.
هیچکدام از گزارشها شامل گروههای کنترل نبودند که نتیجهگیریهای مقایسهای را دشوار میکند. علاوه بر این، از نظر معیارهای ورود، برنامهریزی درمان، روشهای درمانی و روشهای پیگیری، همگنی بین مطالعات وجود نداشت.
منبع خبر: https://thejns.org/focus/view/journals/neurosurg-focus/59/3/article-pE6.xml
ارسال نظر